به گزارش مشرق، لحن اظهارات مقامات وزارت خارجه و دفاع روسیه به طور قابل ملاحظهای در برهه اخیر تغییر کرده و آنها در طرح مواضع خود در قبال مسائل مربوط به منطقه به ویژه سوریه نسبت به مواضع قبلی که ماهیت دیپلماتیک بر آن غلبه داشت،جدیتر و با قاطعیت بیشتری خود را نشان دادهاند.
اظهارنظر اخیر سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه درباره سوریه که در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی در مسکو مطرح شد،عجیب و شگفتآور نبود، به طوری که وی تاکید کرد در صورتی که افراد مسلح با خروج داوطلبانه از محلههای شرقی حلب موافقت نکنند، نابود خواهند شد.
پافشاری روسیه بر مواضع خود در قبال سوریه به این خاطر است که کاملا میداند که واشنگتن تمایلی به حل بحران سوریه ندارد و اینکه ارتش سوریه مطمئن است که پیروزی در حلب بسیار نزدیک است و به بازپسگیری این شهر خیلی نزدیک شده است.
بدیهی است که روسیه به مواضع غربی طرفدار گروههای تروریستی اعتنایی نمیکند که این موضوع به وضوح در خلال نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل نمایان شد که مسکو قطعنامهای را که خواستار آتشبس هفت روزه در حلب میشد، وتو کرد، همچنین باید به اظهارات مقامات روسی چه وزارت خارجه یا دفاع اشاره کرد که به تمایل بزرگ روسیه برای پایان نبرد حلب در نزدیکترین زمان ممکن اشاره میکند.
بر این اساس میتوان مهمترین دلایل تحول در موضع روسیه را در موارد زیر خلاصه کرد:
1- پیشروی گسترده ارتش سوریه و همپیمانان در صحنه میدانی و نزدیک شدن آنها به آزادسازی کامل محلههای شرقی حلب و نیز نزدیک شدن به شهر الباب که گروه تروریستی داعش بر آن مسلط است، شهری که در حومه شمال شرقی حلب قرار دارد، همچنین باید به موفقیت ارتش در بازپسگیری مناطق وسیعی در اطراف دمشق پایخت و دستاوردهای منحصر به فرد آن در درعا، قنیطره و حومه حماه اشاره کرد.
2- ناتوانی آمریکا در جدا کردن ارتباط آنچه به زعم خود معارضان میانهرو میخواند با جبهه تروریستی النصره و ارائه نکردن راهحلهای واقعی و گامهای عملی برای رسیدن به این هدف، مسکو را بر آن داشته است تا در تعامل با این پرونده جدیتر باشد.
3-سوء استفاده گروههای تروریستی از هرگونه آتشبس یا راهحل میدانی که در نتیجه توافق بینالمللی به دست آید، این گروهها با سوء استفاده از این مسائل به تقویت نفوذ و مواضع خود از طریق حمایت برخی کشورهای غربی میپردازند که این مسئله بارها خشم و نارضایتی روسیه را به دنبال داشته است.
4-اقدام گروههای تروریستی در به شکست کشاندن آتشبس اخیر در شهر حلب و حملات آنها به گذرگاههای انسانی که ارتش سوریه برای خروج غیرنظامیان از محلههای شرقی باز کرده بود که منجر به فروپاشی کامل توافق آتشبس شد.
5- استفاده گروههای تروریستی از مواد سمی ممنوع در سطح بیناللملی در حملات به مواضع ارتش سوریه در حلب در سایه سکوت بینالمللی یا حتی خودداری شورای امنیت از محکومیت آن، با وجودی که سازمانهای بینالمللی به این حملات تروریستها اعتراف کردهاند.
6- حملات مستمر گروههای مسلح به محلههای مسکونی شهر حلب با وجود هشدارهای مکرر روسیه و حمله آنها به بیمارستان صحرایی روسیه در بخش شرقی آن که منجر به کشته شدن دو پزشک روسی شد به طوری که سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه تاکید کرد این حادثه پیامدهای وخیم خواهد داشت.
7- مسکو متقاعد شده است که شرکای غربی خواهان حل بحران سوریه و حتی حل مشکل از طریق رساندن کمکهای بشردوستانه به افراد مستحق نیستند،این در حالی است که روسیه از تمام وزن و جایگاه خود برای رساندن کمکهای بشردوستانه به ویژه در حومه حلب استفاده میکند.
8- انتخاب دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که بارها در اظهارنظرهایش گفته بود که مسکو شریک نبرد برای نابودی گروه تروریستی داعش در خاورمیانه است.
تمام این دلایل، روسیه را بر آن داشته است تا با منطق قدرت حرف بزند، برگهای برندهای که روسیه در اختیار دارد بسیار بیشتر از آنچیزی است که آمریکا و دیگر کشورهای غربی در اختیار دارند.
اظهارنظر اخیر سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه درباره سوریه که در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی در مسکو مطرح شد،عجیب و شگفتآور نبود، به طوری که وی تاکید کرد در صورتی که افراد مسلح با خروج داوطلبانه از محلههای شرقی حلب موافقت نکنند، نابود خواهند شد.
پافشاری روسیه بر مواضع خود در قبال سوریه به این خاطر است که کاملا میداند که واشنگتن تمایلی به حل بحران سوریه ندارد و اینکه ارتش سوریه مطمئن است که پیروزی در حلب بسیار نزدیک است و به بازپسگیری این شهر خیلی نزدیک شده است.
بدیهی است که روسیه به مواضع غربی طرفدار گروههای تروریستی اعتنایی نمیکند که این موضوع به وضوح در خلال نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل نمایان شد که مسکو قطعنامهای را که خواستار آتشبس هفت روزه در حلب میشد، وتو کرد، همچنین باید به اظهارات مقامات روسی چه وزارت خارجه یا دفاع اشاره کرد که به تمایل بزرگ روسیه برای پایان نبرد حلب در نزدیکترین زمان ممکن اشاره میکند.
بر این اساس میتوان مهمترین دلایل تحول در موضع روسیه را در موارد زیر خلاصه کرد:
1- پیشروی گسترده ارتش سوریه و همپیمانان در صحنه میدانی و نزدیک شدن آنها به آزادسازی کامل محلههای شرقی حلب و نیز نزدیک شدن به شهر الباب که گروه تروریستی داعش بر آن مسلط است، شهری که در حومه شمال شرقی حلب قرار دارد، همچنین باید به موفقیت ارتش در بازپسگیری مناطق وسیعی در اطراف دمشق پایخت و دستاوردهای منحصر به فرد آن در درعا، قنیطره و حومه حماه اشاره کرد.
2- ناتوانی آمریکا در جدا کردن ارتباط آنچه به زعم خود معارضان میانهرو میخواند با جبهه تروریستی النصره و ارائه نکردن راهحلهای واقعی و گامهای عملی برای رسیدن به این هدف، مسکو را بر آن داشته است تا در تعامل با این پرونده جدیتر باشد.
3-سوء استفاده گروههای تروریستی از هرگونه آتشبس یا راهحل میدانی که در نتیجه توافق بینالمللی به دست آید، این گروهها با سوء استفاده از این مسائل به تقویت نفوذ و مواضع خود از طریق حمایت برخی کشورهای غربی میپردازند که این مسئله بارها خشم و نارضایتی روسیه را به دنبال داشته است.
4-اقدام گروههای تروریستی در به شکست کشاندن آتشبس اخیر در شهر حلب و حملات آنها به گذرگاههای انسانی که ارتش سوریه برای خروج غیرنظامیان از محلههای شرقی باز کرده بود که منجر به فروپاشی کامل توافق آتشبس شد.
5- استفاده گروههای تروریستی از مواد سمی ممنوع در سطح بیناللملی در حملات به مواضع ارتش سوریه در حلب در سایه سکوت بینالمللی یا حتی خودداری شورای امنیت از محکومیت آن، با وجودی که سازمانهای بینالمللی به این حملات تروریستها اعتراف کردهاند.
6- حملات مستمر گروههای مسلح به محلههای مسکونی شهر حلب با وجود هشدارهای مکرر روسیه و حمله آنها به بیمارستان صحرایی روسیه در بخش شرقی آن که منجر به کشته شدن دو پزشک روسی شد به طوری که سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه تاکید کرد این حادثه پیامدهای وخیم خواهد داشت.
7- مسکو متقاعد شده است که شرکای غربی خواهان حل بحران سوریه و حتی حل مشکل از طریق رساندن کمکهای بشردوستانه به افراد مستحق نیستند،این در حالی است که روسیه از تمام وزن و جایگاه خود برای رساندن کمکهای بشردوستانه به ویژه در حومه حلب استفاده میکند.
8- انتخاب دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که بارها در اظهارنظرهایش گفته بود که مسکو شریک نبرد برای نابودی گروه تروریستی داعش در خاورمیانه است.
تمام این دلایل، روسیه را بر آن داشته است تا با منطق قدرت حرف بزند، برگهای برندهای که روسیه در اختیار دارد بسیار بیشتر از آنچیزی است که آمریکا و دیگر کشورهای غربی در اختیار دارند.